ب ام و 2002 1967

• ب ام و 2002 1967

همان‌طور که این‌جا نشسته بودم و از دیدن مدل جدید لوکس 2002 بی ام و به وجد آمده بودم، ناگهان به این نتیجه رسیدم که بین نه تا ده میلیون آمریکایی امسال در انتخاب خودرو خود اشتباه بزرگی خواهند کرد. آن‌ها مانند ربات‌های کوچک و فرمان‌بردار از خانه‌های خود بیرون می‌آیند و خودرویی اشتباه را خریداری می‌کنند. من به آن‌ها می‌گویم چرا پول خود را دور می‌ریزید و آن را صرف خرید خودروهای دیگر می‌کنید، در حالی که باید بی ام و 2002 بخرید.

«پیگی ترمالیون»، «بوکو پنویر» و بقیه دوستانشان در شرف انتخابی اشتباه هستند. آن‌ها خودروی کوچک و دونفره ضعیفی را خریداری می‌کنند که کروکی است و رینگ سیمی دارد. غافل از آن‌که رانندگان بی ام و 2002 در آینده آن‌ها با دنده دو چراغ قرمزها را رد می‌کنند، از آن‌ها پیشی می‌گیرند و هرگز در جاده‌های پر پیچ و خم رانندگی نمی‌کنند.

«بیف اِوری کید»، «کوین آکنه» و «ماروین سوییت ساک» نیز سعی می‌کنند پدران خود را متقاعد کنند تا برایشان فایربرد بخرد. این خودرو تاکومتر بسیار بلند و چراغ‌های پرنوری دارد که می‌توانند به تنهایی تمام شهر «سیاتل» را روشن کنند. این سه نفر به این موضوع توجه نمی‌کنند که بی ام و 2002 ظرفیت و راحتی و قدرت ترمز بیش‌تری دارد، عملکرد آن در پیچ‌ها بهتر است و مصرف سوخت آن نیز 29 برابر از فایربرد کمتر است.

یک زوج نیز برچسب «از پلیس محلی خود حمایت کنید» را به سپر عقب فورد تی-برد جدید خود می‌چسبانند و راهی «اُلد گرولی» می‌شوند. آن‌ها نمی‌دانند که با 2500 دلار کمتر صاحب خودرویی بهتر می‌شدند. زیرا بی ام و 2002 فضای پا و سر بیش‌تر، صندوق‌عقب بزرگ‌تر، ترمز و لاستیک بهتر، سیستم تعلیق مستقل عقب، داشبورد مناسب و زیرسیگاری کشویی دارد. این‌ها تنها برخی از ویژگی‌های مثبت این خودرو است و بنابراین این زوج خودرویی راحت و مناسب را از دست داده‌اند.

در هر صورت اگر دوست دارند خود را از داشتن خودرویی بهتر محروم کنند، انتخاب خودشان است. اما من از فوق‌العاده بودن بی ام و 2002 مطمئن هستم. حدود نه تا ده میلیون نفر از خرید این خودروی سدان کوچک و دو در عالی که اندازه و قیمت مناسبی دارد غافل می‌شوند. ده هزار نفر در سال 1968 این خودرو را خریداری می‌کنند و و عده‌ای نیز از خرید آن محروم می‌مانند.

بی ام و 2002 با مشکل مه دود مقابله می‌کند. آن‌ها نمی‌توانستند بی ام و 1600 تی آی را وارد کنند، زیرا موتور چند کاربراتوری با مشکل مه دود مقابله نمی‌کرد. بنابراین موتور آن را با موتور 2 لیتری نرم و بی سر و صدا و تک کاربراتوری سدان 2000 که بزرگ‌تر بود، جایگزین کردند.

به عقیده من بی ام و 2002 خودرویی مدرن است که همیشه مورد توجه خواهد بود. این خودرو توجه شما را به خود جلب می‌کند. بی ام و 2002 صندلی‌های قابل تنظیم عالی دارد و ارتفاع پنجره‌های آن نیز زیاد است. بنابراین وقتی در این خودرو می‌نشنید احساس راحتی می‌کنید و دید کافی به بیرون دارید. این خودروی قدرتمند باواریایی چابک، سواری نرمی دارد و هر فرمانی که به آن می‌دهید را به راحتی انجام می‌دهد.

به راحتی کلاچ بگیرید، طوری که انگار هیچ فنری وجود ندارد. دنده را روی یک بگذارید، پای خود را از روی کلاچ بردارید و پای راست خود را روی پدال گاز فشار دهید. «فانخیو»، «موس» و «تونی بروکس» و دیگر رانندگان مسابقات اتومبیل‌رانی از این حرفه کناره‌گیری کردند، زیرا می‌دانستند که شما روزی با خرید چنین خودرویی به رقیبی سرسخت برای آن‌ها تبدیل خواهید شد. بله درست است. شما اکنون رقیبی سرسخت برای آن‌ها هستید.

در چراغ قرمز پلی‌موت که سدانی قدیمی است و موستانگ شش سیلندر را به راحتی پشت سر می‌گذارم. بار دیگر نیز از کنار هیلی و جی تی او 65 به راحتی عبور می‌کنم. جی تی او 65 نمی‌داند که من جدی هستم. بنابراین قبل از آن‌که بخواهد با خشونت از من انتقام بگیرید و قدرت خود را اثبات کند، پا به فرار می‌گذارم. «آستین هیلی» نیز داستان دیگری دارد. او تلاش خود را می‌کند تا از من پیشی بگیرد، اما بریتانیا مهندسی، دانش و کیفیت ساخت را در این خودرو به کار نگرفته است. من حتی سریع از دنده سه به چهار نرفتم تا از نیت درونی من آگاه شود.

هیچ‌کس این را باور نمی‌کرد، تا زمانی‌که چراغ‌های جلو دیگر از دید خارج شد. وقتی این خودروی کوچک و بی سر و صدا در جاده محو شد، توانست همه را متقاعد کند. هم‌چنان گاز می‌داد و بدون آن‌که چراغ ترمز آن روشن شود در پیچ حرکت می‌کرد. یاد گرفتم که نباید با خودروهای کوچک که قدرت موتورشان 500 اسب بخار است درگیر شوم، مگر در صورتی‌که راننده خودرویی چالاک و جسور مانند بی ام و 2002 باشم و بتوانم آن‌ها را شکست دهم.

ممکن است به دنبال تریامف، پورشه و خودروهایی از این قبیل باشید، اما می‌توانید با بی ام و 2002، این خودروها را نیز از پای درآورید، اگرچه آن‌ها نیز تلاش خود را می‌کنند. سازندگان این خودروها چیزهایی مانند تنظیمات دقیق خودروهای پیشرفته و اسپرت خود را باور دارند، اما وقتی بی ام و 2002 از آن‌ها پیشی می‌گیرد خود را در برابر آن ناتوان می‌بینند. وقتی متوجه حقیقتی تلخ می‌شوند، پشت چراغ راهنما مکث کرده و وانمود می‌کنند که اصلاً مسابقه نمی‌دادند. با ورود بی ام و 2002، گروول و مورگان باید دم خود را روی کولشان بگذارند و پنهانی خود را کنار بکشند و ام جی بی نیز باید در پارکینک بماند. این خودروها بهتر است به جای بی ام و 2002، با یک دوچرخه‌سوار ضعیف مسابقه دهند.

نمی‌خواهم این تصور را ایجاد کنم که بی ام و 2002 تنها یک خودرو برای مسابقه در خیابان است. بی ام و 2002 شاید تنها خودرو در طول تاریخ باشد که موفق شده است پلی میان مخالفت‌ها در برابر الزامات اتومبیل‌سازی در خصوص این خودرو و مشتریانی که غیرعاقلانه فکر می‌کنند ایجاد کند. خودروهای پرطرفدار همیشه در ارزیابی مهندسی خودرو در رتبه دوم قرار می‌گیرند، زیرا چنین خودروهای چابکی موردپسند همه واقع می‌شوند.

مهندسی خودرو از طرفداران فولکس‌واگن بود. این به زمانی برمی‌گردد که مردم «دیترویت» را بیش از اندازه مورد توجه قرار دادند. اما اکنون که بیتل با شورولت ادغام شده است، دیگر فولکس‌واگن محبوب مهندسی خودرو نیست. اما بی ام و 2002 داستان دیگری دارد. هنوز هیچ‌چیز به اندازه کافی روشن نشده است تا بتوان با اظهارنظر درست در مورد ساخت این خودرو به آن حمله کرد. بی ام و 2002 سواری رؤیایی دارد. فضای داخلی آن نیز باور نکردنی است. مصرف سوخت پایینی نیز دارد. ظاهر و فضای داخلی این خودرو همانند یک مرسدس بنز ساخته شده است ولی قیمت پایین‌تری دارد. تمام این ویژگی‌ها در بی ام و 2002 به کار گرفته شده است تا آن را به خودرویی محبوب در میان مردم تبدیل کند. اما بی ام و 2002 بدون این ویژگی‌ها نیز در میان شیفتگان خودرو پرطرفدار است. شکی در این نیست که این خودرو مصمم است تا آلمان را دوباره به جدول مهندسی خودرو باز گرداند.

بی ام و 2002 خودرویی آلمانی است، اما می‌توانم بگویم که همانند خودرویی آمریکایی است. نه تنها آمریکایی‌ها این خودروی بسیار پیچیده و خودآگاه را هم‌ردیف خودروهای داخلی خود می‌دانستند، بلکه آمریکایی‌های مانند «توماس ادیسون»، معتقدان به این جمله که «پول پس‌انداز از پولی که خرج می‌کنیم ارزشمندتر است» و «هنری فورد» نیز همین عقیده را داشتند. بی ام و 2002 آینه وفاداری به اعتقادات و اصول اخلاقی «پیورتن‌ها» بود که جمهوری ما ظاهراً بر پایه آن قرار داشت. این خودرو با ابتکار و ذوق و سلیقه به تمام وظایفش عمل کرد.

توانایی منحصر به فرد بی ام و 2002، سرگرمی و بازی را در هم آمیخته و هیچ قابلیت غیرقابل استفاده‌ای ندارد. این خودرو جدید هم‌چنین یکی دیگر از مواد اعتقادی و سنتی آمریکا را نیز منعکس می‌کند. اعتقاد راسخ ما مبنی بر این است که می‌توانیم با دختری زیبا ازدواج کنیم که دست‌پخت خوبی دارد، زمین را می‌شوید، پوشک بچه را عوض می‌کند و حساب‌ها را کنترل می‌کند. این رؤیایی است که تا ابد با ما است، علی‌رغم این‌که ممکن است هرگز به حقیقت نپیوند. اما برای این‌که شک ما برطرف شود، می‌توانیم خودروی کوچک باواریایی را خریداری کنیم که قیمت پایینی دارد و می‌تواند تمام وظایف معادل با آن‌چه انتظار داریم را انجام دهد و چشمه‌های امید را روشن کند.

بسیار علاقه‌مندم که بدانم آن 10000 نفر که بی ام و 1968 مدل 2002 را خریداری کرده‌اند چه کسانی هستند. تنها کسانی که عاقلانه فکر نمی‌کنند این خودرو را خریداری نمی‌کنند. زیرا خرید خودرویی راحت و مناسب برای استفاده روزمره کاری عقلانی است. شاید تنها کودکان بی ام و 2002 را خریداری نکنند، زیرا این خودرو نمی‌تواند در ماه فرود بیاید و قدرتی برابر سه میلیارد اسب بخار ندارد. گمان می‌کنم خریداران بی ام و 2002 افراد نسبتاً عاقلی هستند که خودرویی خوب می‌خواهند. این افراد شوخ‌طبع از عملکرد قهرمانانه این خودرو لذت می‌برند و از آن به دلیل داشتن ویژگی‌های فوق‌العاده قدردانی می‌کنند.

آن‌ها نمی‌خواهند سدان‌های چهار در رده متوسط را خریداری کنند، زیرا دوستان و همسایگان آن‌ها چنین خودروهایی را خریداری کرده‌اند. از طرفی نیز نمی‌خواهند جزء آن دسته از افراد بیچاره‌ای باشند که خودرویی را می‌خرند و نمی‌توانند از آن استفاده کنند. اسب‌های خوب اسب‌سواران بد را دوست ندارند، بنابراین شاید آن دسته از افراد بزدل که خودروهای فانتزی را می‌پسندند، به خرید بی ام و 2002 علاقه‌ای نداشته باشند. این کاملاً حقیقت دارد.

آخرین جمله یعنی «این کاملاً حقیقت دارد»، نکته کلیدی در مورد بی ام و 2002 است. واژه «غیرواقعی» سال‌ها واژه‌ای بزرگ و دربردارنده خصلت نیمه وحشیانه خودروهای «هات راد» بوده است. این کلمه قرار بود مورد تحسین همه قرار بگیرد اما ناخواسته به انتقادی نافذ در خصوص گوی فرشته‌ها و خودروی «بتمن» تبدیل شد. دیفرانسیل لغزش محدود به جای آن‌که نکته مثبتی برای این گروه باشد، نکته منفی برای آن‌ها است. پیش‌کسوتانی مانند «جورج باریس» و «اد راث» از شیفتگان روکش فرمان فایبرگلاس بودند، درحالی‌که هندی‌ها هنوز بر این باور بودند که «پیوت» بهترین چیز برای خوردن با بستنی میوه‌ای و شکلاتی است.

بگذارید بگویم که هیچ‌چیز غیرواقعی در مورد بی ام و 2002 وجود ندارد. این خودرو یک کت مرواریدی نارنجی‌رنگ به تن دارد و پدال‌های آن با موی فرشتگان پوشیده شده است. این خودرو برای مسابقه مناسب نیست و برای استفاده روزمره به کار می‌رود. این خودرو به طور کامل در خدمت شما است و انتظار دارد که قدر او را بدانید.

آلمانی‌ها به آن لغتی اختصاص داده‌اند. آن‌ها به این خودرو «Flüstern Bombe» می‌گویند که معنی آن «بمب نجوایی» است. یادتان باشد که آلمانی‌ها در رسانه‌ها تنها از بمب و نجوا یا قدرت صحبت می‌کنند. آن‌ها نشانی از طراحی آمریکایی در این خودرو می‌بینند. اما تنها در مورد موتوری بزرگ‌تر و روان‌تر که در این خودروی کوچک به کار رفته است.

اما بی ام و 2002 واقعاً خودرویی ناب است. این خودرو در سال 1962 با مدل 2000 و موتور 1500 میلی‌لیتری وارد بازار شد. بعد از آن با موتور 1800 میلی‌لیتری جایگزین شد و در آخر صاحب موتور 2 لیتری شد. قدرت موتور این خودرو نیز در ابتدا 94 اسب بخار بود که در نهایت به 114 اسب بخار رسید. مدل دارای موتور 1600 میلی‌لیتری که بی ام و افیلز نام داشت، یک سال و نیم پیش ارائه شد و امیدوار بود که روزی کمپانی سازنده تصمیم بگیرد تا موتور 2 لیتری را در آن به کار بگیرد. اکنون زمان مژده به طرفداران خودروهای اسپرت است. باید بگوییم گه آن روز فرا رسیده است و این آرزو تحقق یافته است.

این خودرو در دور موتور 5800 بر دقیقه، توانی برابر 114 اسب بخار دارد که در یک ثانیه به سرعت 97 کیلومتر بر ساعت و در سه ثانیه به سرعت 129 کیلومتر بر ساعت می‌رسد. حداکثر سرعت آن نیز 258 کیلومتر بر ساعت است. این خودرو در سرعت‌های بالا نیز به خوبی عمل می‌کند و هیچ نشانی از تحمل فشار در شاسی، دنده و موتور آن دیده نمی‌شود. در واقع خودرویی خستگی‌ناپذیر است.

شاید بهترین قسمت معامله بی ام و 2002 این باشد که این خودرو در ابتدا در اولویت دوم برای خرید قرار داشت و به عنوان مدل ضد مه دود با موتور 1600 میلی‌لیتری در آلمان به فروش می‌رسید، اما اکنون مشخص شد که این مدل بهتر از مدل اصلی است. بی ام و 2002 مسافت 0 تا 100 کیلومتر را با سرعت بیش‌تری می‌پیماید و حداکثر سرعت آن نیز بیش‌تر از مدل قبل است. سواری نرم و روان‌تری نیز دارد.

اما این خودروها چطور می‌توانند تمام این ویژگی‌های خوب را داشته باشند اما با رادیویی «بلاپونت» که حتی نمی‌شود تصورش را هم کرد همه‌چیز را خراب کنند. درست است حقیقت دارد. فلسفه «بلاپونت» و «بکر» این است که «هرچه رادیوی ما بزرگ‌تر، پیچیده‌تر و گران‌قیمت‌تر باشد، کم‌تر مورد استقبال قرار خواهد گرفت.» بی ام و 2002 رادیوی AM و FM زیبایی دارد که به خوبی در کنسول تعبیه شده است. این رادیو 150 دلار ارزش دارد و من نتوانستم ایستگاه «منهتن» و «پل بروکلین» را در آن پیدا کنم. در حقیقت این بدترین رادیویی بود که می‌توانست در یک خودرو به کار برده شود. درست مانند رادیوهای «بلاپونت» و «بکر» که خودروسازان آلمانی هنوز هم بدون هیچ دلیلی آن‌ها را در ساخت خودروها به کار می‌برند.

این یک راز بزرگ است. «موتورولا»، «بندیکس»، «دلکو» و «فیلکو» می‌توانند رادیوهایی مطمئن و دست اول را با قسمت 75 دلار به شما عرضه کنند. ژاپنی‌ها نیز می‌توانند قیمت آن را 98 سنت برای شما پایین بیاورند. اما این رادیوها بهترین رادیوی آلمانی هستند که می‌توانید آن‌ها را خریداری کنید. این رادیوها می‌توانند ایستگاه‌های سه چهارم مایل دورتر از شما را نیز پیدا کند.

خوش‌بختانه بی ام و 2002 آن‌قدر سریع است که بتوانید هنگام پاک شدن ایستگاه‌های قدیمی، ایستگاه‌های جدید را نیز با رادیوی آن پیدا کنید. کاری که واقعاً دوست دارید در این مواقع انجام دهید، نصب یک سیستم صوتی استریو خوب است. شاید هم بخواهید آشپزخانه‌ای کوچک داشته باشید. این خودرو به اندازه‌ای دوست‌داشتنی است که می‌توانید آخر هفته خود را در آن بگذرانید، به ویژه زمانی‌که با همسر خود مشاجره کرده‌اید یا تلویزیون برنامه خوبی ندارد.

آخرین صحبت من این است که بی ام و 2002 کوچک واقعاً به همان اندازه که من از آن تعریف کرده‌ام خوب است و حتی شاید بهتر از آن هم باشد. اگر مدل سدان 1600 که 2500 دلار قیمت داشت در ارزیابی مهندسی خودرو بهترین شناخته شد، باید بگویم که مدل 2002 قطعاً بهترین خودروی 2850 دلاری در جهان است. در حالی که مدل خودرو 25٪ بالا رفته است، قیمت آن برای خودرویی با موتور بزرگ‌تر تنها 14٪ افزایش یافته است. این معامله عادلانه‌ای است.

می‌توانید هر زمان که دوست داشتید رانندگی با آن را امتحان کنید، اما لطفاً به آن ده میلیون نفر که می‌خواهند خودرویی دیگر خریداری کنند، چیزی نگویید. آن‌ها لیاقت همان چیزی که می‌خرند را دارند. حالا صفحه 2002 کتاب شعر خود را باز کنید تا نجوای بمب را هم‌سرایی کنیم...